پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۰
چگونه با خدا سخن بگوییم

حوزه/ باید سعی کنیم در این ماه رمضان، با تمرین و حدیث نفس و ریاضت، گناه را از خودمان دور کنیم ،برای نزدیکی به خدا، اصل قضیه، ترک گناهان است. انجام مستحبات ، نوافل ،توسلات و دعا و بقیه امور، فرع است.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، گزیده ای از توصیه ها و رهنمودهای رمضانی رهبرمعظم انقلاب را منتشر می کند.

 انواع عبادات، فرصت‌هایی برای ما هستند؛ لیکن ماه رمضان، یک فرصت استثنایی در دوران سال است. در این مدت به‌طور مداوم، غیر از نمازهای موظف پنج‌گانه و نوافلی که همیشه انسان می تواند آن‌ها را بخواند، دعاهایی هست که توجه به آن دعاها و خواندنشان، انسان را نورانیت مضاعفی می بخشد. این دعاها را در اختیار ما گذاشته‌اند. کیفیت حرف زدن و مناجات کردن با خدا را به ما یاد داده‌اند. معین کرده‌اند که چه حرف‌هایی را می شود با خدا زد. بعضی از این جملاتِ ادعیه مأثوره از ائمه علیهم‌السّلام هست که اگر این‌ها نبود، آدم نمی توانست خودش تشخیص بدهد که میشود با خدا با این زبان حرف زد و این‌طور از خدا خواست و التماس کرد.
علاوه بر این‌ها، همین نفس روزه ماه رمضان است که یک زمینه روحانیت و نورانیت برای روزه‌دار میباشد و او را برای کسب فیوضات الهی، آماده میکند. این، مجموعه ماه رمضان، با نماز و با وظایف مقرره همیشگی و با روزه و با دعاهایش است که اگر شما به این‌ها توجه کنید و تلاوت قرآن را هم به آن اضافه نمایید -که گفته‌اند ماه رمضان، بهار قرآن است- یک دوره‌ی بازسازی و بازیابی و نجات خود از پوسیدگی‌ها و فسادها و امثال این‌ها خواهد بود؛ دوره خیلی مغتنمی است. اصل قضیه این است که ما بتوانیم در ماه رمضان، این سیرِ الی اللَّه را بکنیم و میشود.

گاهی که پس از پایان ماه رمضان، خدمت امام رضوان‌اللَّه تعالی علیه می رسیدم، برایم محسوس بود که ایشان نورانی‌تر شده‌اند و حرف زدن و نگاه و اشاره و حرکت دست و اظهارنظرشان، با قبل از ماه رمضان فرق کرده است. دوره ماه رمضان، برای یک انسان مؤمن و والا، این‌طوری است. آن‌قدر به او و به قلب و باطنش، نورانیت میبخشد که انسان این را در مشاهده حضوری او حس میکند و از حرف‌زدنش میفهمد که نورانی‌تر شده است. بندگان خدا همین‌طورند. ما باید از این فرصت، خیلی استفاده کنیم.

*  دوری از گناه
برای نزدیکی به خدا، اصل قضیه، ترک گناهان است. انجام مستحبات و نوافل و توسلات و دعا و بقیه امور، فرع است. اصل قضیه، این است که انسان از صدور گناه و خلاف از خود، مانع بشود. این، همان تقوا را می طلبد. تقوا و پرهیزگاری، مهمترین -یا بگوییم اوّلی‌ترین- مظهری است که وجود انسان باید داشته باشد. همین است که مانع از گناه انسان میشود. گناه نمی گذارد که انسان، حتّی خود را به لبه دریای عظیم مغفرت الهی برساند و از آن استفاده کند. گناه نمی گذارد که ما حال دعا و توجه پیدا کنیم. گناه نمی گذارد که ما به فکر بازنگری و بازسازی خودمان بیفتیم. کوشش بکنیم از گناه فاصله بگیریم. این، شرط اول قضیه است.
البته گناهان مختلفند؛ گناه‌های گوناگونِ فردی و اجتماعی، گناه‌هایی که به‌وسیله دست یا چشم یا زبان و از طرق گوناگون حاصل میشود. برای افراد مسلمان، شاید گناهان، مخفی نباشد و میدانند که چه چیزی گناه است. آن کسی که دعا هم میخواند، مستحبات را هم انجام میدهد، وظایف شرعیش را هم انجام میدهد؛ اما در کنار آن‌ها، از گناه هم اجتناب ندارد، مثل آن کسی است که در حال سرماخوردگی و تب، هم داروهایی را که ضد سرماخوردگی است و شفابخش است، میخورد و هم از غذاهایی که برای سرماخوردگی مضر است، استفاده میکند. معلوم است که آن داروها، اثر نخواهد کرد. معلوم است که اگر آدم بیمار، آن غذایی که برای او مضر است، آن عملی که برای او زیان‌آور است، به آن‌ها ارتکاب بکند، برای او، دارو اثری نخواهد کرد.
باید زمینه استفاده از رحمت و مغفرت و افاضات معنوی الهی را آماده کرد و آن، با ترک گناه است. لذا شما در دعای کمیل میبینید که امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام میفرماید: «اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تحبس الدّعاء» یعنی خدایا! آن گناهانی که دعای مرا حبس خواهد کرد، آن‌ها را بیامرز. گناهان، مانع از اجابت دعا میشود. در همین شب‌ها و سحرها، در دعای شریف ابوحمزه میخوانید: «فرّق بینی و بین ذنبی المانع لی من لزوم طاعتک». خدایا! میان من و گناهم فاصله بینداز؛ آن گناهی که مانع از انجام وظایفم میشود و باعث میگردد که نتوانم خودم را به تو نزدیک کنم. اصل قضیه، مسأله ترک گناه است.

* گناه در نظام اسلامی و نظام طاغوتی

مهمترین حُسن یک نظام و حکومت اسلامی در این است که فضا را، فضای گناه‌آلود نمیکند. در نظام‌های طاغوتی، فضا گناه‌آلود است. اگر انسان هم بخواهد گناه نکند، گویی برای او میسور نیست و همه‌چیز، انسان را به طرف گناه سوق میدهد. در نظام اسلامی، این‌طور نیست. در نظام اسلامی، فضا گناه‌آلود نیست.البته گناهکار، در سطوح مختلف و در مشاغل متعدد وجود دارد، با اختیارات گوناگون هم هست -نه این‌که نیست- اما گناه، ممکن است فقط جاذبه شخصی داشته باشد؛ یعنی هوی و هوس انسان، او را به طرف گناه بکشاند. این نظام، غیر از نظام طاغوتی و شیطانی است که گناه، معیار پیشرفت اجتماعی هم است! در نظام اسلامی، گناه نه فقط معیار پیشرفت نیست، بلکه ضد پیشرفت و ضد ارزش و معیار تنزل است.

گناه از هر کسی که صادر بشود، نباید گفت چون این شخص انجام میدهد، پس اشکالی ندارد، یا لابد اشکالی ندارد. نه، گناه را بایستی شناخت و گناهکار را به‌وسیله‌ی گناه باید شناخت. هر کسی گناه را انجام داد، گناهکار است؛ هر که میخواهد باشد. این تصور غلط است که ما بگوییم چون فلانی این کار را میکند، لابد اشکالی ندارد که میکند؛ اگر اشکال داشت، که نمیکرد. البته حمل بر صحت، ایرادی ندارد؛ بلکه خوب و مستحسن است. در کار همه مؤمنین، انسان باید حمل بر صحت بکند. تا آن‌جایی که ممکن است، نباید حمل بر فساد کرد؛ اما وقتی یک عملِ خلافِ بیّن و واضح از کسی سر زد، هیچ تفاوت نمیکند که این کس، چه کسی باشد. هر کسی باشد، گناه، گناه است؛ بلکه وقتی افراد ممتاز گناه را انجام بدهند، جرم گناه در آن افراد، بیشتر هم خواهد بود.

بنابراین، اصل قضیه، اجتناب از گناه است که باید سعی کنیم در این ماه رمضان، إن‌شاءاللَّه با تمرین و حدیث نفس و ریاضت، گناه را از خودمان دور کنیم. اگر گناه از ما دور شد، آن‌وقت راه برای عروج و پرواز در ملکوت آسمان‌ها ممکن خواهد شد و انسان خواهد توانست، آن سیرِ معنوی و الهی و آن طیرانِ معین‌شده برای انسان را انجام بدهد؛ اما با سنگینی بار گناه، چنین چیزی ممکن نیست. این ماه رمضان، فرصت خوبی برای دور شدن از گناه است.

سخنرانی در دیدار با مردم در روز یازدهم ماه مبارک رمضان؛ 18/01/69

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha